دانشنامه روانشناسی مردمی
علیرضا نوربخش (مشاور بالینی)

تقویت و تقویت افتراقی

تقویت و خاموشی، دو اصل مرتبط با تقویت افتراقی هستند.

تقویت، معرفی یک وضعیت مطلوب است که باعث می شود رفتار مورد نظر بیشتر در آینده رخ دهد. تقویت یک وعده مبتنی بر پاداش است.

تقویت افتراقی

تقویت (reinforcement)، فرایندی است که بعد از رفتار، ارائه می شود که نتیجه آن افزایش احتمال رفتار مورد نظر است. تقویت کننده محرکی که بعد از رفتار می آید و سبب افزایش احتمال رفتار می شود.

انواع تقویت از نظر اسکینر :

  • تقویت مثبت : هر نوع پاداش یا نتیجه ای که باعث شود رفتاری به دفعات تکرار شود یک تقویت کننده مثبت است. تقویت مثبت رفتاری است که در دیگری انگیزه ایجاد می کند و به او انرژی تکرار رفتاری را می دهد. به عنوان مثال اگر در یک آزمایش روانشناختی، یک موش اهرمی را فشار بدهد و غذا به او برسد کم کم درک می کند که فشار دادن آن اهرم با یک پیامد مثبت همراه است و این رفتار را تکرار می کند. اما اگر موش اهرم را فشار بدهد و شوک الکتریکی به او وارد شود، دیگر این کار را نمی کند چون می داند که این رفتار با درد همراه است.
  • تقویت منفی : هر چیزی که در ما احساس بیزاری ایجاد کند و باعث شود که برای اجتناب از آن، رفتاری را تکرار کنیم یک تقویت کننده منفی است. به عنوان مثال اگر کسی از ترس نمره پایین در امتحان و احساس سرافندگی در برابر معلم و همکلاسی ها بیشتر درس بخواند، در واقع او برای فرار از یک تقویت کننده منفی، رفتاری را تکرار کرده است.

تقویت منفى یعنى خارج کردن محرک از موقعیت، به منظور افزایش رفتار مطلوب. تقویت منفى همچون تقویت مثبت، احتمال بروز رفتار را افزایش مى‌دهد. تنها تفاوت بین این دو در این است که در تقویت مثبت، یک محرک مطلوب به ارگانیسم معرفى یا به موقعیت اضافه مى‌شود، در حالى که در تقویت منفی، یک محرک بیزارکننده از موقعیت خارج مى‌گردد یا تقلیل داده مى‌شود؛ مثلاً اگر پنجره کلاس باز باشد و سر و صداى خیابان موجب عدم توجه به درس یا یادگیرى شاگردان شود، مى‌توان با بستن پنجره، احتمال بروز پاسخ مطلوب، یعنى توجه به معلم و یادگیرى شاگردان را افزایش داد.

تله تقویت

با تقویت مثبت می توان موجب تکرار یک رفتار اشتباه هم شد. تصور کنید که کسی بعد از یک بار دزدی کردن یک کودک یا انجام یک رفتار بزهکارانه به او جایزه بدهد؛ در این صورت آن کودک دوباره آن رفتار را تکرار می کند. تله تقویت نوعی رابطه دو طرفه است که هر یک از طرفین پیامد نامطلوب را به جان می خرند تا به یک نفع کوتاه مدت برسند. مثلا کودکی در کلاس قشقرق راه می اندازد و معلمش در برابر او تسلیم می شود؛ چرا که اگر تسلیم نشود بر شدت قشقرق کودک افزوده می شود و ممکن است چیزی را خراب کند.

تقویت افتراقی (Differential reinforcement)

شیوه ای رفتاری است که در آن تلاش می شود فراوانی رفتارهای مطلوب افزایش و رفتارهای نامطلوب کاهش یابد. هر بار که رفتار مطلوب رخ می دهد، تقویت می شود، در عین حال رفتارهای نامطلوبی که ممکن است با رفتار مطلوب تداخل کنند، تقویت نمی شود.

تقویت افتراقی عبارت است از کاربرد تقویت و خاموشی به منظور افزایش وقوع رفتار هدف مطلوب و کاهش وقوع رفتارهایی که در رفتار هدف تداخل ایجاد می کنند. تقویت(Reinforcement) و خاموشی(Extinction)، دو اصل مرتبط با تقویت افتراقی هستند.

مثال: مربی با یکی از اعضای رتبه سوم تیم فوتبال مشکل داشت. علی، دفاع دوم تیم، عاشق بازی فوتبال بود، اما او اغلب به توضیحات مربی توجه نمی کرد. در نتیجه، اغلب مواردی را که مربی به آنها آموخته بود، نمی توانست انجام دهد. برای مثال، مربی به علی می گفت که توپ های زمینی را با جلو بدنش بگیرد، اما وی توپ های زمینی را با کنار بدنش می گرفت. 

پست های مرتبط

برای اینکه علی توپ های زمینی را با جلو بدنش بگیرد، مربی تصمیم گرفت از تقویت افتراقی استفاده کند. در طول تمرین بعدی، مربی به علی و دیگر بازیکنان توپ های زمینی می فرستاد. هر وقت که علی یک توپ زمینی را با جلو بدنش می گرفت، مربی او را تحسین می کرد و بلافاصله توپ دیگری برای او پرتاب می کرد. هر زمان که وی، توپ زمینی را با کنار بدنش می گرفت، مربی به او می گفت چند دقیقه بنشیند، سپس چند توپ زمینی به بقیه بازیکنان می زد و آنها را برای گرفتن توپ های زمینی با جلو بدنشان تحسین می کرد.

بعد از چند دقیقه، مربی به علی اجازه می داد تا دوباره تمرین کند. زمانی که علی توپ را درست می گرفت، مربی او را تحسین و توپ زمینی دیگری به طرف او پرتاب می کرد. زمانی که علی توپ را بدرستی نمی گرفت، مجبور بود دوباره چند دقیقه بنشیند. بعد از یک دوره تمرین، علی توپ های زمینی را با روشی که مربی می خواست می گرفت.

در این مثال، مربی رفتار مطلوب را تقویت کرد و زمانی که رفتار نامطلوب رخ می داد از فراهم کردن تقویت کننده ها خودداری می کرد. او بلافاصله پس از تحسین علی و اجازه دادن به او برای ادامه تمرین، رفتار مطلوب را تقویت می کرد. علی عاشق بازی فوتبال بود و شرکت کردن در تمرین برای او تقویت کننده نیرومندی محسوب می شد. به علاوه مربی برای جلوگیری از رفتار نامطلوب، بلافاصله تقویت کننده ها را بر می داشت. زمانی که علی توپ های زمینی را بدرستی نمی گرفت، تحسین نمی شد و مجبور بود چند دقیقه تمرین را متوقف کند.

چگونه از تقویت افتراقی استفاده کنیم؟

۱) رفتار مطلوب را تعریف کنید: شما باید به روشنی رفتار مطلوبی را که قصد دارید تا با استفاده از تقویت افتراقی افزایش دهید، شناسایی و تعریف کنید.

۲) رفتارهای نامطلوب را تعریف کنید: شما باید به روشنی رفتارهای نامطلوبی را که قصد دارید با استفاده از تقویت افتراقی کاهش دهید تعریف کنید.

۳) تقویت کننده را شناسایی کنید: از آنجا که ممکن است در مورد افراد مختلف تقویت کننده متفاوت باشد، تعیین تقویت کننده ویژه برای شخصی که با او کار می کنید، اهمیت دارد. (تقویت کننده ها مثل: توجه کردن، پول، تشویق، بازی، دادن خوراکی، دادن اسباب بازی)

۴) رفتار مطلوب را بلافاصله و پیوسته تقویت کنید: اگر قصد دارید رفتاری را افزایش دهید، تقویت آن بلافاصله بعد از وقوع با اهمیت است. به همین نحو، تاخیر در تقویت رفتار مطلوب، از تاثیر تقویت افتراقی می کاهد. بعلاوه رفتار مطلوب را هر بار پس از وقوع باید تقویت کرد.

۵) تقویت را از رفتارهای نامطلوب حذف کنید: اگر قرار است تقویت افتراقی موثر باشد، شما باید تقویت کننده رفتارهای نامطلوب را شناسایی و آن را حذف کنید. اگر تقویت کننده را نمی توان به طور کامل حذف کرد، دست کم باید آن را کاهش داد تا تفاوت بین تقویت کننده ی رفتارهای مطلوب و نامطلوب افزایش یابد.

۶) از تقویت متناوب برای حفظ رفتار هدف استفاده کنید: از تقویت مستمر در مورد رفتار هدف در مراحل اولیه تقویت افتراقی استفاده می شود. به هر حال، وقتی که رفتار مطلوب پیوسته و رفتارهای نامطلوب بندرت رخ می دهند، باید برنامه ی تقویت را کاهش دهید و رفتار مطلوب را به گونه ی متناوب تقویت نمایید.

۷) در مورد تعمیم، برنامه تهیه کنید: تعمیم به این معناست که رفتار هدف باید خارج از موقعیت آموزش، در کلیه موقعیتهای محرک مربوط رخ می دهد.

مثال: کودک برخی از شب ها قبل از خواب مسواک می زند. مادر هر زمان که کودک مسواک می زند او را تحسین و همچنین قبل از خواب برایش داستان می خواند و در شب هایی که مسواک نمی زند، مادر کودک را تحسین نمی کند و  داستان نیز نمی خواند.

استفاده از تقویت افتراقی برای افزایش هر نوع رفتاری مناسب نیست.. با وجود این اگر از شیوه هایی مانند شکل دهی(Shaping) یا وادار کردن (Prompting) در ابتدا برای ایجاد کردن رفتار استفاده شود، سپس می توان از تقویت افتراقی برای تقویت و حفظ رفتار استفاده گردد.

 بکار بستن این نوع تقویت در زمان هایی بهترین نتیجه را خواهد داد که:

  • ۱-  قصد داریم میزان رفتار مطلوب را افزایش دهیم.
  • ۲- رفتار مطلوب مورد نظر باید حداقل چند بار توسط فرد، از قبل انجام شده باشد. این امر بدین معناست که رفتار مورد نظر در حد توانایی فرد باشد.
  • ۳- تقویت کننده های مناسب فرد را باید شناسایی کنیم و بدانیم که تقویت کننده ها در دسترس ما قرار دارند تا بتوانیم سریعا به دنبال وقوع رفتار مناسب آنها را به فرد ارائه دهیم.

منبع: ریموند میلتن برگر، شیوه های تغییر رفتار، ترجمه علی فتحی آشتیانی و هادی عظیمی آشتیانی

۴.۱ ۲۱ رای ها
رأی دهی به مقاله
* درود بر شما که با حمایت خود و دعوت دیگران به مطالعه این مطلب و دیگر مطالبم، به من انگیزه می دهید. لطفا در کامنت ها و مباحثات شرکت کنید و پرسشگر باشید. جهت مشاوره تلفنی یا حضوری با شماره ۰۹۳۵۵۷۵۸۳۵۸ در تلگرام یا ایمو هماهنگ نمایید. همچنین می توانید با شماره ۰۹۱۲۰۷۲۸۷۱۲ تماس بگیرید. *

1 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Mukhtar
۱۳۹۹/۰۲/۱۴ ۰۹:۰۰

با عرض ادب و درود نثارتان باد…
مثالی بیاورید از موقعیتی که شما در آن از تقویتی افتراقی استفاده نمیکنید؟