روانشناسی خود
یک نظریه خوب، نظریه ای است که تغییر در یک بخش آن به ناهمخوانی در کل نظریه منجر شود. این موضوعی است که در نظریه روابط ابژه و روانشناسی خود در تقابل با مدل کلاسیک فرویدی، اتفاق می افتد؛ به طوری که این نظریه پردازان با تغییر جهت از مدل سائق های غریزی فروید به مدل هایی که بیشتر بر روابط بین فردی و خود تاکید دارند، به موضوعات خاص با یک تاکید متفاوتی…
ادامه مطلب …
ساختارها در روابط ابژه و روانشناسی خود
بر اساس نظریه روابط ابژه، نحوه ارتباط مادر و کودک نقش مهمی در روند رشد کودک دارد. اگر مادر به اندازه کافی خوب باشد، کودک قادر به رشد خود(Self) است.
ادامه مطلب …
نظریه روابط ابژه و روانشناسی خود
نظریه روابط موضوعی، بر روابط ما با دیگران متمرکز است. بر اساس این نظریه، مهارت های ارتباطی ما به شدت در روابط اولیه ما با والدین به خصوص مادرمان، ریشه دارد.
ادامه مطلب …
تفاوت ایگو و خود
خود را میتوان سازمان فراگیری دانست که همه عوامل روانی از جمله من را در سطح مفهوم بالاتری یکپارچه میکند. ایگو، کارکردهای فراوانی دارد.
ادامه مطلب …
انواع خود
خود، به معنی کلی دنیای درونی و بیرونی فرد است. چنانچه خود در فرایند رشد تایید دیگران را به اندازه کافی دریافت نکند، از طریق فانتزی این نیاز را تامین می کند
ادامه مطلب …
تبیین اعتیاد از دیدگاه روان تحلیلی
فرد معتاد از واقعیت به دنیای خیال واپس روی(Regression) می کند و این واپس روی تا مرحله دهانی ادامه می یابد.
ادامه مطلب …