دانشنامه روانشناسی مردمی
علیرضا نوربخش (مشاور بالینی)

فروید از تابو می گوید

تابو عبارت است از کهن ترین مجموعه قوانین غیر مدون بشر.

تابو اساسا در منع ها و قیود تجلی می کند. اصطلاح ترس مقدس خودمان، در بیشتر موارد همان معنی تابو را می رساند.

تابو واژه ای است از زبان پولینزی.
برای ما تابو بر دو معنای متضاد دلالت می کند، از یک طرف مفهوم (مقدس، مختص) و از سوی دیگر مفهوم (اضطراب انگیز، خطرناک، ممنوع و پلید) می رساند. در زبان پولینیزی برای مفهوم مخالف تابو، کلمه ی (نوآ) بکار برده می شود که به معنی عادی و معمولی و چیزی در دسترس همگان است. به این ترتیب با واژه (تابو) مفهوم نوعی تحدید و منع همراه است و تابو اساسا در منع ها و قیود تجلی می کند. اصطلاح ترس مقدس خودمان، در بیشتر موارد همان معنی تابو را می رساند.
«وونت می گوید: تابو عبارت از کهن ترین مجموعه قوانین غیر مدون بشر است. عموما بر این عقیده اند که (تابو) از خدایان قدیم تر و مربوط به دوره ماقبل مذهبی است. (وونت، روانشناسی توده ها – جلد دوم، «اسطوره و مذهب» قسمت دوم صفحه ۳۰۸ سال ۱۹۰۶)» 

 

«تابو» به معنی دقیق کلمه ، مدلول های زیر را دربردارد.
الف) مقدس (یا پلید) در اشخاص و اشیاء،
ب) نتایچ مقدس (یا پلید) که از نقض این حرمت ناشی می شود. 
پست های مرتبط
اگر تابو را در معنای وسیع تری در نظر بگیریم ، انواع متعددی از آن تشخیص می دهیم:
۱) تابوی طبیعی یا مستقیم که محصول یک نیروی اسرار آمیز (مانا) است که به و جود یک شخص یا یک شی وابسته است.
۲) تابوی انتقالی یا غیرمستقیم که از همین نیرو سرچشمه می گیرد ولی یا اکتسابی است یا از یک روحانی، یک پیشوا ویا امثال آنها اخد شده است.
۳) تابوی حد وسط دو نوع اول که از عوامل دوگانه قبلی ترکیب می یابد. 
 
برخی از تابو ها همیشگی و برخی دیگر گذرا هستند . روحانیون ، رؤسا و نیز مردگان و هر چه مربوط به آنهاست تابوهای جاودانی هستند. تابوهای موقت مربوط به بعضی شرایط و حالات از قبیل عادت زنانگی، زایمان، حال و وضع مرد جنگی قبل و بعد از تاخت و تاز، شکار وصید ماهی و غیره هستند.
برخی تابوهای عمومی وجود دارند که مانند نهی کلیسا، می توان آنها را در یک منطقه به حال تعلیق درآورد ویا سالیانی پابرجا نگه داشت. (مستخرجه ای از مقاله تابو در دایره المعارف بریتانیکا ، نویسنده :ن.و.توماس ، به نقل از فروید)
بنابراین، موضوع عبارت از یک رشته حدود و قیودی است که اقوام بدوی به آنها گردن می گذارند. آنان دلایل این منع ها را نمی دانند و حتی در جستجوی آن هم نیستند. به نهی ها همچون امری طبیعی گردن می گذارند و معتقدند که سرپیچی از آنها به خودی خود سخت ترین کیفرها را به دنبال خواهد آورد. ولی در حقیقت این معمای تابو ما را به چه کار آید؟
به عقیده ی من نه تنها از این نظر که هر یک از معضلات روانشناسی، شایستگی آنرا دارد که در حلش بکوشیم، بلکه به دلایل دیگر نیز لازم است که این موضوع مورد توجه ما قرار گیرد. به طور مبهم این احساس در ما وجود دارد که تابوی بدویان پولینزی به آن حد که در بدو امر ممکن است جلوه کند، برای ما غریب و بیگانه نیست و نیز منع هایی که به حکم عرف و اخلاق بوجود آمده است و ما به آن گردن می گذاریم، در خصوصیات اصلی به تابوی بدوی نزدیک است و توضیح ماهیت خاص تابو می تواند بر اصل و منشأ مبهم «احکام قطعی» خودمان پرتوی بیفکند.

 

منبع: زیگموند فروید،  توتم و تابو، ترجمه محمدعلی خنجی، /قسمت تابو و دوگانگی عواطف / برگرفته از صفحه ۲۲ تا ۲۶/

۰ ۰ رای ها
رأی دهی به مقاله

* درود بر شما که با حمایت خود و دعوت دیگران به مطالعه مقالات سایت، به من انگیزه می دهید. لطفا در کامنت ها و مباحثات شرکت کنید و پرسشگر باشید. جهت مشاوره آنلاین یا حضوری با شماره ۰۹۳۵۵۷۵۸۳۵۸ در تلگرام هماهنگ نمایید. *

0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها