دانشنامه روانشناسی مردمی
علیرضا نوربخش (مشاور بالینی)

لغزش اعتیاد

چهار جنبه اعتیاد

لغزش یکباره و بی دلیل اتفاق نمی افتد، بلکه فرآیندی است که مدت ها پیش از آن که بار دیگر اقدام به مصرف مواد مخدر یا از سر گرفتن اعتیادهای رفتاری کنیم، آغاز می شود. معمولاً علت لغزش این است که به افکار و ذهن خود اجازه می دهیم که به حالت منفی قبلی خود یعنی به دوران اعتیاد فعال بازگردد. با بازگشتن به افکاری که در زمان مصرف مواد مخدر داشتیم، رفتار ما نیز به تدریج تغییر می کند و برای کنار آمدن با زندگی بار دیگر به استفاده از مواد باز می گردیم. در این وضعیت فراموش می کنیم که از نوعی بیماری مزمن غیر قابل درمان در عذاب هستیم. بیماری اعتیاد در ذهن و فکر ما ریشه دارد. ما معتادان به دلیل طبیعت و نوع بیماری که به طور روزانه در بهبودی از آن به سر می بریم، نمی توانیم در مورد مصرف نکردن مواد مخدر تصمیم درست و منطقی  بگیریم. علت ناتوانی ما در تصمیم گیری صحیح درباره مواد مخدر این است که پس از سال ها مصرف مواد مخدر، به آن عادت می کنیم و در واقع اعتیاد قسمتی از زندگی طبیعی ما می شود. مصرف مواد مخدر کاری است که بی اختیار و بدون فکر کردن به عواقب ‌آن انجام می دهیم.

خطر لغزش در اولین سال بهبودی از هر زمان دیگری بیشتر است. برای بسیاری از ما معتادان، سال اول بهبودی دشوارترین و طاقت فرسا ترین دوران است چون در این دوره جسم و روان ما تلاش می کنند تا خود را با عدم مصرف مواد منطبق کرده و حالت طبیعی خود را به دست آورند. ترمیم و بهبودی جسم و روان ما از آسیب هایی که مواد مخدر به آنها وارد کرده است، احتیاج به زمان دارد. در سال اول بهبودی، قاعدتاً از علایم خماری رنج می بریم و بسیاری از ما برای رهایی از این علایم دوباره به سراغ مواد مخدر یا اعتیاد رفتاری خود می رویم. سال اول بهبودی دوران سختی است چون ما راه و روش جدیدی را برای زندگی کردن یاد می گیریم و در این دوره احتمال این که به زندگی و راه و رسم قبلی خود برگردیم، بیشتر است. آمارها نشان می دهد که پس از گذراندن ۵ سال درحال بهبودی و پاک بودن، امکان لغزش به میزان زیادی کاهش پیدا می کند و دیگر برای کنار آمدن با زندگی و مقابله با مشکلات به مصرف مواد مخدر نیازی نداریم.

چهار جنبه اعتیاد
چهار جنبه اعتیاد

اعتیاد یک بیماری جسمی، روانی، اجتماعی و روحانی شناخته می شود که  دارای چهار جنبه زیر می باشد:

۱- جنبه روانی : افکار ما را آشفته می کند و سلامت عقل ما را از بین می برد. جنبه روانی بیماری اعتیاد باعث می شود تا در عالم اوهام و خیالات و انکار کردن اعتیادمان زندگی کنیم.

۲- جنبه جسمی : مغز ما معتادان نمی تواند بدون مواد مخدر به فعالیت های عادی و طبیعی خود ادامه دهد.

۳- جنبه اجتماعی : ما را از هر کس و هر چیزی جز مصرف مواد مخدر جدا می کند.

۴- جنبه روحانی : باعث می شود باور کنیم که اختیار زندگی خود را در دست داریم و همین تصور نادرست باعث می شود تا ارتباط مان با نیروی برتری که باید به آن توکل و تکیه کنیم، قطع شود. بیماری اعتیاد باعث می شود تا ارزش ها، اخلاقیات، شرافت و حیثیت خود را فدای به دست آوردن و مصرف مواد مخدر کنیم. 

دلایل لغزش اعتیاد
دلایل لغزش اعتیاد

دلایل لغزش اعتیاد

پست های مرتبط

عصر اعتیاد

۱- طبیعت و عادت ما

ماهیت بیماری مزمن ما و روشی که برای تحمل مشکلات و کنار آمدن با زندگی داشته ایم باعث شده است تا اعتیاد بخشی از طبیعت و فطرت ما شود. ما معتادان درحال بهبودی، همیشه با خطر لغزش و بازگشتن به همان حالت قبلی که زندگی ما را به ویرانی کشیده بود، روبرو هستیم. زمانی که تصمیم به ترک اعتیاد و پاک شدن از آن می گیریم، متوجه می شویم که بهبودی فقط پرهیز کردن از مصرف مواد یا رفتارهای معتادگونه نیست؛ بلکه باید روش زندگی و چگونگی روبرو شدن با عواطف و احساسات، طرز فکر و رفتار خود را نیز کاملا تغییر دهیم. بهبودی به معنی  تغییر دادن کامل راه و رسم زندگی و افکار و رفتارما است و این کار آسانی نیست. برای این که بدانید دست کشیدن از مواد مخدر تا چه اندازه دشوار است کافی است از یک فرد عادی بخواهید تا یکی از عادت های روزمره خود، مثلا نوشیدن چای پرهیز کند. چنین فردی ممکن است برای مدتی از نوشیدن چای خودداری کند، اما پس از مدتی دوباره به سراغ عادت همیشگی اش خواهد رفت. حال ببیند که بهبودی از مواد مخدر چه کار دشواری است؛ چون برای بهبودی و حفظ آن، یک معتاد می بایست تمام طرز فکر، عادت ها و رفتارهای زندگی خود را کاملاً تغییر دهد. 

برای فرد معتاد، مصرف مواد مخدر طبیعی ترین کار زندگی است. ما معتادان یاد گرفته ایم که برای کنار آمدن با زندگی و تحمل مشکلات آن مواد مخدر مصرف کنیم. اعتیاد چنان در جسم و روان مان نفوذ کرده است که به جزئی طبیعی از وجود ما تبدیل شده و قسمتی از زندگی و شخصیت ما شده است. با آن که اعتیاد انواع بلاها و بدبختی ها را بر سر ما آورده است هیچ وقت از خود سوال نمی کنیم که چرا بازهم به مصرف مواد مخدر ادامه می دهیم. پاسخ این سوال ساده است : چون این کاری است که ما آن را طی سالیان دراز یاد گرفته ایم و اکنون به طور طبیعی آن را انجام می دهیم. اعتیاد شبیه این است که خلبان، هدایت هواپیما را روی حالت اتوماتیک گذاشته باشد و هواپیما بدون آن که نیازی به خلبان داشته باشد پیش می رود. فرد معتاد نیز بدون هیچ گونه اراده و اختیاری یا بدون هیچ دلیل منطقی به سوی مواد مخدر کشیده می شود و این واقعیتی است که نمی توان آن را انکار کرد. ما طی سال ها و در بعضی موارد چند ده سال عادت کرده ایم که به طور خودکار و بدون اراده برای احساس سرخوشی، تحمل کردن مشکلات زندگی، فراموش کردن مسائل، و کسب لذت به سراغ مواد مخدر برویم. افراد عادی یاد گرفته اند که برای مقابله با مشکلات و سختی های زندگی راه های سالم را در پیش بگیرند؛ اما برای ما راه حل عادی، مصرف مواد مخدر است. راهی که ما برای تحمل زندگی انتخاب کرده ایم، پناه بردن به مواد مخدر بوده که به تدریج به بیماری اعتیاد منجر شده است.

۲-  بیماری مزمن ما

زمانی که ما لغزش می کنیم در حقیقت با زندگی خودمان بازی کرده ایم. در جلسات انجمن بارها این گفته را می شنویم که: ” این آخرین بار مصرفمان نیست که باعث عاجز شدن ما می شود، بلکه اولین بار مصرفمان است” منظور از این شعار این است که ما معتادانی که از بیماری اعتیاد در عذاب هستیم، در برابر این بیماری ناتوان بوده و با مصرف مجدد مواد ما کنترل خود را از دست می دهیم و دوباره خود را در چرخه ویرانگر و مخرب اعتیاد قرار می دهیم. چرخه ای که می تواند ما را با خطر مرگ روبرو کند .برخی از ما معتادان در حال بهبودی دوباره شروع به مصرف مواد می کنیم؛ به این گمان که می توانیم همان مقدار پیش از ترک را دوباره مصرف کنیم و همین طرز فکر غلط باعث مرگ بسیاری از ما می شود. باید توجه داشته باشیم که پس از مدتی پرهیز از مواد مخدر میزان تحمل جسمی ما در برابر مواد مخدر به شدت کم می شود. به همین علت زمانی که پس از دوره ای بهبودی، لغزش کرده و مصرف را از سر می گیریم، میزان مواد مخدری که مصرف می کنیم به مراتب بیشتر از آن است که بدن ما بتواند آن را تحمل کند.

مساله جالب دیگر این است که بسیاری از ما که طعم بهبودی را چشیده ایم، دیگر از مصرف مواد مخدر لذت نمی بریم؛ اما دوباره به سراغ آن می رویم چون این راهی است که ما به آن عادت کرده ایم و برای مقابله با مشکلات زندگیمان سالها از آن استفاده کرده ایم. استفاده از مواد مخدر آسان ترین و طبیعی ترین کاری است که ما بدون فکر کردن به آن رجوع می کنیم. با این وجود ، حتی در صورت لغزش کردن هم باید توجه داشته باشیم که این یک شکست نیست. آیا کسی که از بیماری دیابت در عذاب است اگر یک روز شیرینی یا شکر مصرف کند، پرهیز از شیرینی را کنار خواهد گذاشت؟ یا کسی که از ناراحتی قلبی رنج می برد اگر یک روز فراموش کرد تدابیری که برای کنترل بیماریش لازم است را انجام دهد آیا زندگی خود را به نابودی کشانده و دیگر برای درمان خود تلاش نخواهد کرد؟ باید بدانیم که لغزش جزئی از فرآیند بهبودی ما محسوب می شود. بسیاری از ما به علت مزمن بودن بیماری اعتیاد، دچار لغزش می شویم. علاوه بر این، بهبودی از اعتیاد یعنی تغییر دادن کامل طرز فکر و راه و رسم زندگی. این کار چندان آسان نیست و بی تردید با فراز و نشیب های زیادی همراه است.

بهترین روش برخورد با لغزش این است که آن را برای خود نوعی تجربه به حساب بیاوریم و از خود بپرسیم که این لغزش چه درسی می خواهد به ما بدهد و چگونه می تواند به فرآیند بهبودی ما کمک کند. باید بدانیم که پس از لغزش کردن ما حق انتخاب داریم. می توانیم از لغزش به عنوان بهانه ای برای احساس شکست و درماندگی استفاده کرده و از این طریق بهانه ای برای ادامه مصرف مواد مخدر به دست آوریم؛ یا این که این پدیده را به طور مثبت ارزیابی کرده و به عنوان نوعی تجربه به آن نگاه کنیم. می توانیم با خود بگوییم: درست است که به دلیل عادت و یا به طور غریزی دوباره به سراغ مواد مخدر رفتم، اما اجازه نخواهم داد تا این اتفاق من را به ادامه مصرف و ناامیدی و بدبختی بکشاند. عقل و منطق خود را به کار گرفته و اجازه نخواهم داد تا دوباره اسیر و قربانی بیماری اعتیاد شوم؛ چون امروز حق انتخاب دارم.

به جای احساس بدبختی و ناامیدی به خاطر لغزش، باید با یک طرز فکر حقیقی و مثبت به عنوان یک تجربه به لغزشمان نگاه کنیم؛ چون لغزش باعث می شود تا ما بهتر بتوانیم به ماهیت بیماری خود پی ببریم و یاد بگیریم که برای حفظ کردن بهبودی خود و دوری کردن از لغزش، در آینده چه کارهایی را باید انجام دهیم و از انجام چه کارهایی باید خودداری کنیم. اما باید توجه داشته باشیم زمانی که لغزش می کنیم بار دیگر کنترل خود را از دست می دهیم و وسوسه فکری و ویار جسمی دوباره به سراغ ما می آید، یعنی مغز و جسم ما دوباره فعال می شوند. احتمال اینکه بخواهیم مصرف مان را ادامه بدهیم بسیار زیاد است، چون مصرف مواد به ما احساس لذت و آرامش می دهد گرچه می دانیم این راه سرانجامی به جز بدبختی یا مرگ نخواهد داشت.

نکته دیگر این است که بسیاری از ما ممکن است پس از لغزش احساس گناه کنیم و با خود بگوئیم که ما انسانی ضعیف هستیم و در تلاش خود برای بهبودی از بیماری اعتیاد شکست خورده ایم. باید از چنین افکار و اندیشه هایی پرهیز کنیم و متوجه باشیم که این بیماری اعتیادمان است که دوباره ما را به چنگ افکار مخرب و معتاد گونه انداخته است. باید به یاد داشته باشیم که بسیاری از ما معتادان درحال بهبودی، لغزش کرده ایم و این اتفاق را جزئی از روند بهبودی خود و برای رشد در آن به حساب آورده ایم. بعضی از ما حتی سپاسگزار این تجربه بوده ایم چون باعث کارکرد بهتر قدمهایمان و قدردانی بیشتر از زندگیمان شده است. نباید فراموش کنیم که طول پاکی همه ما معتادان فقط ۲۴ ساعت است و هیچ کس در بین ما به خاطر مصرف دوباره مواد ، بهتر یا بدتر محسوب نمی شود. نباید فراموش کرد که ما معتادان نیز انسان هستیم، انسان هایی که از یک بیماری مزمن و خطرناک در عذاب هستند. شاید لغزش این فرصت را فراهم آورد تا اطلاعات بیشتری درباره بیماری خود به دست آوریم و بدانیم که با چه نوع بیماری سر و کار داریم و در نتیجه برای حفظ بهبودی خود هر روز بهتر از روز قبل، از آن مواظبت و مراقبت کنیم.

۳- افکار ناسالم ما 

قطع مصرف مواد مخدر یا کنترل کردن اعتیادهای رفتاری تقریبا کار آسانی است. می توانیم برای مدتی خماری و وسوسه را تحمل کرده و هوشیاری و پاکی خود را حفظ کنیم، اما احتمالا بنا بر دلایلی پس از مدتی بار دیگر مصرف مواد مخدر یا تکرار رفتار ویرانگر را از سر خواهیم گرفت چون این کاری است که مدت زمانی طولانی به آن عادت کرده ایم. در مواردی نیز بیماری اعتیاد ما با نوعی اعتیاد دیگر جایگزین می شود. برای مثال ممکن است مصرف مواد مخدر را قطع کنیم ولی به جای آن به مشروبات الکلی، قمار یا روابط جنسی روی بیاوریم. در چنین حالتی واقعیت این است که ما مشکل اصلی خود که بیماری اعتیاد است را حل نکرده ایم؛ بلکه شکل و نوع اعتیاد را عوض کرده ایم. به این ترتیب، بیماری اعتیاد چهره زشت خود را به شکل دیگری در زندگی ما نشان می داده و ما بار دیگر از همان مشکلات قبلی که باعث عاجز شدن و از دست دادن قدرت کنترل زندگی ما شده بود رنج خواهیم برد. در چنین حالتی فقط شکل ظاهری اعتیاد ما تغییر کرده است. شاید عدم آگاهی ما درباره ماهیت بیماری اعتیاد است که باعث می شود تا تصور کنیم که در صورت قطع مصرف مواد مخدر مشکل ما حل شده است. باید بدانیم که بیماری اعتیاد در ذهن ما ریشه دوانیده و در اصل این طرز فکر ما است که دچار انحراف شده است. اگر طرز فکر و طرز زندگیمان را تغییر ندهیم، برای به دست آوردن آرامش دوباره به چیزهایی در خارج از وجود خود متوسل خواهیم شد.

بهبودی از بیماری اعتیاد مساله ای به مراتب پیچیده تر از مقابله با یکی از عوارض و نشانه های آن است. علیرغم اینکه  مصرف مواد مخدر با همه مضراتی که دارد برای ما به کاری طبیعی بدل شده است، باید سعی کنیم تا ریشه این بیماری را علاج کرده و طرز فکر، و روش های نادرست و ویرانگری که برای تحمل مشکلات زندگی یاد گرفته ایم را کاملاً تغییر دهیم. مهمترین مساله ای که با آن روبرو هستیم حفظ بهبودی خود از تمامی عوارض و پی آمدهای این بیماری است. این کار زمانی امکان پذیر خواهد بود که کاملاً بپذیریم که از یک نوع بیماری مزمن رنج می بریم که جنبه های مختلفی دارد و باعث شده است تا جسم و ذهن ما حالت عادی خود را از دست بدهند.

۴- فرایند تدریجی لغزش

لغزش، اتفاقی است که در بین ما معتادان در حال بهبودی بسیار رواج دارد و به طور جدی باید مورد توجه قرار گیرد چون می تواند به مشکلات جدی تر و حتی مرگ ما منجر شود. باید بدانیم که ما یکباره و بدون دلیل به سراغ مواد مخدر نمی رویم. لغزش یک فرآیند مرموز است که معمولا در سه مرحله اتفاق می افتد: مرحله احساسی، مرحله روانی و مرحله جسمی.

منبع : وب سایت همراه

۳.۵ ۴ رای ها
رأی دهی به مقاله

همه ما در مراحل و زمان هایی از زندگی، نیاز به گفت و گو و مشاوره داریم. جهت دریافت وقت مشاوره آنلاین یا حضوری با شماره ۰۹۳۵۵۷۵۸۳۵۸ تماس بگیرید.

3 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها