دانشنامه روانشناسی مردمی
علیرضا نوربخش (مشاور بالینی)

خودشیفتگی آشکار و پنهان

کمال گرایی در رابطه یکی از ویژگی‌های نهفته افراد خودشیفته است

افراد خودشیفته عاشق صحبت درباره خود هستند. وقتی با فرد خودشیفته صحبت می‌کنید او واقعاً گوش نمی‌دهد بلکه منتظر صحبت درباره خود است.

خودشیفتگی

اختلال شخصیت خودشیفته می تواند ۲ دلیل در کودکی داشته باشد:

  1. کودک بیش از حد مورد توجه قرار گرفته است.
  2. به اندازه کافی به کودک توجه نشده است.

این موضوع در بزرگ‌سالی مشکلات بزرگی را برای فرد ایجاد می‌کند. افراد خودشیفته به دنبال فردی می‌گردند که تمام توجهش به او باشد. توجهی که در قدیم به آن عادت داشته و یا کمبود آن را داشته‌اند.

لازم به یادآوری است که این اختلال شخصیت مانند سایر اختلالات، دارای یک طیف است. یک سر طیف افرادی هستند که نشانه های خفیفی دارند و یک سر دیگر افرادی هستند که نشانه های شدیدی دارند.

خودشیفتگی آشکار

در زمینه روانشناسی می‌توان رفتار را آشکار یا پنهان توصیف کرد. رفتارهای آشکار رفتارهایی هستند که به راحتی توسط دیگران مشاهده می‌شوند. رفتارهای پنهانی، رفتارهایی ظریف‌تر و کم‌تر آشکار برای دیگران است.

به رغم تفاوت‌های بارز در ظاهر هر دو نوع از افراد خودشیفته، هر دو دسته در احساس شکننده‌ای که نسبت به خود دارند، مشترک‌اند. هر چند هر دو نوع افراد خودشیفته با حفظ عزت نفس درگیر هستند اما با این موضوع به شیوه‌های متفاوتی برخورد می‌کنند. خودشیفته‌های آشکار، عزت نفس خود را با تلاش برای تحت تأثیر قرار دادن دیگران حفظ می‌کنند و به طور همزمان واکنش‌های نامطلوب را کنار می‌گذارند؛ اما خودشیفته‌های پنهان تلاش دارند از موقعیت‌های تهدیدآمیز اجتناب کنند.

خودشیفتگی پنهان

این نوع خودشیفتگی، به سادگی قابل تشخیص نیست. خودشیفته پنهان، فردی است که مشتاق تحسین و اهمیت است و همچنین فاقد همدلی نسبت به دیگران است. خودشیفته پنهان ممکن است ظاهراً شکسته نفسی کند.

شخصیت خودشیفته پنهان مشخصه افرادی است که به طور آشکار، خجالتی، کمرو و میانه رو هستند. با این حال اما در زیر این تصویر آشکار، هسته شخصیتی آن‌ها مشابه خودشیفته‌های آشکار است. خودشیفته‌های پنهان نیز به انتظارات و توقعات بزرگ منشانه پناه می‌برند؛ به علاوه آن‌ها خیال‌پردازی‌هایی در زمینه قدرت، شهرت و ثروت نامتناهی دارند.

پست های مرتبط

بر خلاف خودشیفته‌های آشکار که با موفقیت، جنبه‌های نپذیرفتنی خودشان را سرکوب می‌کنند، جلوه پنهان خودشیفتگی، از تجربه آگاهانه احساس بی کفایتی در درون آن‌ها ناشی می‌شود. درحالی‌که بزرگ منشی در تجربه خودشیفتگی آشکار کاملاً رایج است، احساس غالب در خودشیفتگی پنهان، احساس بی‌کفایتی است.

نشانه‌های خودشیفتگی

  1. احساس خودبزرگ بینی و اعتقاد به استثنایی بودن
  2. احتیاج به تحسین افراطی و احساس محق بودن
  3. رفتار استثمارگرانه و عدم همدلی
  4. حسودی و پر افادگی
  5. آنها از دیدن موفقیت و حال خوب دیگران بیزار هستند.

علائم خودشیفتگی پنهان

سرزنش و شرمندگی

شرم دادن به دیگران یک تاکتیک خودشیفتگان است تا احساس برتری خود را در رابطه با دیگران حفظ کنند. خودشیفتگی آشکار ممکن است این رفتار را آشکارتر انجام دهد مانند بی ادب بودن، انتقاد از شما و طعنه‌ زدن. خودشیفتگان پنهان ممکن است شیوه ملایم‌تری داشته باشند. آن‌ها حتی ممکن است وانمود کنند که قربانی رفتار شما هستند تا خود را در موقعیتی قرار دهند که بتوانند از شما اطمینان و تمجید بگیرند. در پایان این تعاملات، هدف از خودشیفتگی این است که شخص دیگر را کوچک جلوه دهد.

خودشیفتگی

فروتنی کاذب

این در واقع شکلی از غرور است ولی به شکل فروتنی بروز پیدا می‌کند. افراد خودشیفته فرد مقابل خود را به بازی گرفته و خود را به نحوی پایین می‌آورند که طرف مقابل را وادار به تعریف کنند. آن‌ها نگران خودشان هستند و واقعاً فروتن نیستند. هدف آن‌ها این است که به شما بفهمانند افراد مهمی هستند و به دنبال موقعیت‌های درجه بالا هستند. آن‌ها می‌خواهند مطمئن شوند که برای تلاش‌هایشان نوازش خواهند شد.

حقارت ساختگی

حقارت ساختگی در واقع نوعی از غرور و خودشیفتگی است. برخی از خودشیفته‌ها سعی بر این دارند که در هر موقعیتی نقش قربانی را بازی کنند و بیچاره داستان باشند تا از این طریق بتوانند توجه اطرافیان را به خود جلب کنند. هدف غایی آن‌ها این است که به شما بفهمانند که خیلی مهم هستند و برای این کار از هیچ کوششی فروگذار نمی‌کنند.

ایجاد سردرگمی

برخی از خودشیفتگان پنهان، می‌توانند از ایجاد سردرگمی برای افرادی که با آن‌ها تعامل دارند، لذت ببرد. آن‌ها سرزنش و تحقیر نمی‌کنند بلکه به‌جای آن کاری می‌کنند که فرد ادراکات خود را زیر سؤال برده و دچار تردید شود. خودشیفته‌های پنهان از این روش‌ها برای بالا بردن خود استفاده می‌کنند.

عدم همدلی

اگر برایتان مشکلی پیش بیاید و نیاز به همدردی داشته باشید، خودشیفته‌ها پذیرای شما نخواهند بود. آن‌ها در هر گفت‌وگویی به دنبال این هستند که مسائل خودشان را دنبال کنند. در واقع دغدغه‌های شما برای آن‌ها اهمیتی ندارد. برای همین هم ممکن است که به ظاهر بگویند چه بد؛ اما بیشتر از این نمی‌توانند شما را در ناراحتی همراهی کنند چرا که بد بودن شرایط احساسی شما را اصلاً درک نکرده‌اند.

انتقاد ناپذیری

خودشیفته‌ها در مقابل انتقاد بسیار شکننده و حساس هستند. واکنش آن‌ها به انتقاد معمولاً همراه با عصبانیت و درگیری است. آن‌ها معمولا این توانایی را ندارند که پاسخی معقول و متناسب به محرک‌ها بدهند. در این شرایط حتی اگر بتوانند واکنش‌های کلامی خود را کنترل کنند، زبان بدنشان به وضوح نشانگر حجم عصبی بودن آن‌هاست (گرچه هرگز زیر بار آن نمی‌روند). اگر موضوعی به نظر خودشیفته‌ها ایرادی داشته باشد، از بیخ و بن تیشه به ریشه آن می‌زنند و توانایی دیدن وجوه مثبت و چهره خاکستری و واقعی پدیده‌ها را ندارند.

با همه این‌ها باید توجه داشت که گاهی ممکن است فردی خجالتی یا درون‌گرا باشد و علائمی مشابه این علائم را بروز دهد. گرچه در ارتباط بودن با انسان‌های خودشیفته می‌تواند بسیار مخرب و آزاردهنده باشد، اما باید حواسمان باشد که قبل از اینکه دنبال زدن برچسب خودشیفته به اطرافیان باشیم این علائم را در خودمان چک کنیم؛ و باور کنیم که اختلالات شخصیت، خاص بیماران بستری‌شده نیست.

منبع: Covert Narcissism

۵ ۱ رای
رأی دهی به مقاله
* درود بر شما که با حمایت خود و دعوت دیگران به مطالعه این مطلب و دیگر مطالبم، به من انگیزه می دهید. لطفا در کامنت ها و مباحثات شرکت کنید و پرسشگر باشید. جهت مشاوره تلفنی یا حضوری با شماره ۰۹۳۵۵۷۵۸۳۵۸ در تلگرام یا ایمو هماهنگ نمایید. همچنین می توانید با شماره ۰۹۱۲۰۷۲۸۷۱۲ تماس بگیرید. *

0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها