دانشنامه روانشناسی مردمی
علیرضا نوربخش (مشاور بالینی)

رابطه شخصیت و مکانیزم های دفاعی

کرنبرگ

شخصیت، جنبه های درونی و بیرونی منحصر به فرد و نسبتاً بادوام منش فـرد است که در موقعیت های مختلف بر رفتـار تـأثیر می گذارد(شـولتز و شـولتز، ۱۳۸۸). رویکردهای مختلفی سعی در تبیین شخصیت و مؤلفه هـای آن داشـته انـد. از ایـن بـین، کرنبرگ در نظریه سازمان شخصیت خود معتقد است که شخصیت، ساختاری نسبتاً پایدار از روابـط موضـوعی درونـی شـده اسـت. در ایـن نظریـه، روی ویژگـی و کاربردهـای قابـل توصـیف شخصیت بهنجـار، نابهنجـار، آسـیب شناسـی شخصـیت و ساختارهای روانشـناختی تأکیـد شـده اسـت .

در دیـدگاه روانپویشـی، سـاختارها، الگوهای کنشی پایداری هستند که دائمـاً در شـرایط محیطـی خـاص فعـال مـی شـوند. ساختارهای روانشناختی؛ رفتار، دیدگاه و تجارب ذهنی فرد را سازماندهـی مـی کننـد .

در نظریه کرنبرگ، اساسی ترین ساختار روانشناختی، روابط موضوعی درونی شده توام با یک حالت عاطفی خاص است(کالگور، کرنبرگ و کلارکین، ۲۰۰۷ ). کرنبرگ تاکید خاصی روی هویت به عنوان یک ساختار روانشناختی داشته، که مسئول احسـاس فـرد از خود و افراد مهم در زندگی است. او به پیروی از اریکسون، هویـت آسـیب دیـده را “سندرم سردرگمی هویت” می نامد (کـالگور و همکـاران، ۲۰۰۷ ).

هویـت بهنجـار بـر مبنای توانایی فرد در تغییر انعطاف پذیر در بازنمایی هـای خـود اسـت کـه باعـث یـک ارزیابی واقع گرایانه و یکپارچه از خود، توانایی تحمل کیفیت های منفی و مثبت خـود و تجربه پایدار و واقع گرایانه با دیگران می شود (اسـترن، کـالگور، کلارکـین، مک کورناک و همکاران، ۲۰۱۰ ).

در هویت بهنجار، روابط موضوعی درونی شده، یکپارچه و سازمان یافته است. هـمچنین تجارب فرد از افراد مهم، نسبتاً پایدار و یکپارچه بوده و فرد ایـن توانـایی را دارد که جوانب مختلف شخص دیگر را کنار هم قرار داده و تصویری کلّـی و منسـجم از او داشته باشد. در مقابل در سندرم سردرگمی هویت، روابـط موضـوعی درونـی شـده بـه اندازه کافی انسـجام نداشـته و از سـازمان ضـعیفی برخوردارنـد ( کـالگور و همکـاران ۲۰۰۷).

کرنبرگ شخصیت را در ۳ سطح ساختاری و بالینی متمـایز می کند.

ایـن متمایز سازی بر مبنای کیفیت عملکرد “مـن” و روابـط موضـوعی درونـی شـده انجـام گرفته است. در نظریۀ کرنبرگ بین رفتارهایی از قبیل روابـط موضـوعی، مکـانیزم هـای دفاعی و هویت با پایه های روانشناختی پیوند و وحدت دارد. بنابراین سازمان شخصیت، ساختار سازماندهی شده پویا و در عین حـال پایـداری اسـت کـه فراتـر از مجموعه ای از صفات است(هبرت، دیسـکوتاس، نورمنـدین و همکاران، ۲۰۰۳). کرنبرگ یک ابزار خودگزارشی از سازمان شخصیت ارائه داده است که تصویری لایه بندی شده از شدت آسیب شناختی شخصیت فراهم می کند و امکان درجه بندی ابعادی حوزه های متعدد کارکرد شخصیت را فراهم می سازد (کاپوستا، رنتراپ، بوخهیم و همکاران، ۲۰۱۰ ).

او سازمان شخصیت بهنجار، مرزی و نابهنجار را در یک پیوستار نشان می دهد. در این مدل، سازمان شخصیت در سه سطح ۱- نوروتیک ۲- مرزی و ۳- سایکوتیک متمایز شده که هر یک از سطوح از لحاظ سه بعد آزمونگری واقعیت، یکپارچگی هویت و مکانیزم های دفاعی متفاوت هستند.

آزمونگری واقعیت به ظرفیت فرد برای متمایز کردن خود از غیرخود (موضوع)، محرکهای درونی از بیرونی و برقراری انسجام بین ملاک های اجتماعی واقعی اشاره دارد. در صورت شکست افراطی در آزمونگری واقعیت، سازمان شخصیت به سطح رفتار و افکار سایکوتیک حرکت می کند (میلون، کروسمن، میاگر و رامنات،۲۰۰۴).

هویت یکپارچه به این صورت تعریف می شود که فرد حس عمیق و پایداری از خود و دیگران تجربه کند. اساس هویت یکپارچه در دوران کودکی به واسطه تعاملات اولیه با مراقبان شکل می گیرد. این گونه تعاملات اولیه، ذهن فرد را قادر می سازد که فهم دقیق و متعادلی از خود، دیگران و روابط داشته باشد و عمده زیربنای روابط آینده فرد با دیگران و خود است. افراد بهنجار از خود احساس منسجم و هماهنگی دارند. این افراد از “من” قوی برخوردار بوده و قادرند در هنگام مواجهه با تنیدگی، هماهنگ و منسجم عمل کنند (میلون و همکاران، ۲۰۰۴ ).

پست های مرتبط

مکانیزم های دفاعی؛ احساسات، افکار یا رفتارهای الگو شده ای هستند که نسبتاً غیرارادی بوده و در پاسخ به ادراک خطر برانگیخته می شوند (وایلنت، باند و کارولین، ۱۹۸۶). آنها نوعی فرآیند ذهنی یا سبک مقابله ای هستند که منجر به ظهور  واکنش های روانشناختی خودکار شده تا از فرد در برابر اضطراب محافظت کنند (دزیگلیلوسکی، ۲۰۱۰ ). انسان در جریان رشد از انواع مختلفی از دفاع ها به طور سلسله مراتبی استفاده می کند. در افراد عادی قبل از پانزده سالگی، گرایش به تکانه ها با روش دفاع های رشد نایافته به گرایش استفاده از دفاع های نوروتیک تغییر شکل می دهد؛ اما تقریباً پس از ۱۵ سالگی “من” تلاش می کند که از روش های خلاقانه و رشد یافته ای برای مهار مشکلات استفاده نماید.

دفاع های رشد یافته، دیرتر در زندگی ظاهر شده و موجب پذیرش کامل ماهیت و اندازه تهدید می شوند. این گونه دفاع ها مستقیماً وارد عمل شده تا اضطراب ناشی از تهدید را تا حد امکان مهار کنند( ناماکی، کانینن و الساراج، ۲۰۰۲ ). دفاع های نوروتیک نیز منجر به پذیرش وقوع تهدید می شوند، با این تفاوت که با روش تحریف مفرط معنا و اثر تهدید، اضطراب را مدیریت کنند (اندروز، ۱۹۹۱). استفاده از اینگونه دفاع ها معمولاً تا حدی مؤثر بوده، اما به پیامدهای منفی منتهی می شوند. علاوه بر این، تأثیر کمتری در مقایسه با دفاع های رشد یافته در برطرف سازی اضطراب دارند. دفاع های رشد نایافته در اوایل زندگی پدیدار شده و با تحریف شدید وقوع و اهمیت حادثه (انکار یا انتقال مسئولیت آن)، اضطراب را کاهش می دهند.

این گونه مکانیزم های دفاعی تحریف نارسایی از ادراک ذهنی هستند (هنسچل، کیسلینگ، تبنر برگ و درییر، ۲۰۰۴ ). البته تحریف های مفرط و ناهشیار مکانیزم های دفاعی مسبب شکل گیری دفاع های رشد نایافته با پیامد نامناسب و ضمناً بی اثر می شوند(برادی، مادریس اگلو و ناکش، ۲۰۰۲ ).

بر مبنای مدل اندازه گیری مکانیزم های دفاعی، می توان انواع مکانیزم های دفاعی را در سه سبک رشد یافته، رشد نایافته و روان آزرده متمایز کرد. مکانیزم های دفاعی رشد یافته نوعی دفاع های سازگارانه و بهنجارند که شامل “والایش”، “فرونشانی”، “پیشاپیش نگری” و “شوخ طبعی” است. مکانیزمهای دفاعی روان آزرده و رشد نایافته به عنوان سبک های غیرسازگارانه شناخته می شوند. مکانیزم های دفاعی روان آزرده شامل “عقلانی سازی” ، “عمل واکنشی”، “ابطال”، “دیگر دوستی کاذب”، و مکانیزم های دفاعی رشد نایافته نیز شامل “فرافکنی”، “پرخاشگری منفعلانه”، “گذار به عمل”، “مجزا سازی”، “ناارزنده سازی”، “خیال پردازی اوتیستیک”، “دلیل تراشی”، “همه کارتوانی”، “انکار ” ، “جابه جایی” ، “بدنی سازی ” هستند(فتحی آشتیانی، ۱۳۸۸).
مکانیزم های دفاعی، پایه و اساس سایر ساختارهای روان تحلیل گری دیگر نیز بوده و حتی می توان گفت که شرایط فهم شخصیت و آسیب شناسی را فراهم می کنند (کوپر،پری و اُ کانل، ۱۹۹۱ ).

بر این اساس مکانیزم های دفاعی شیوه های واکنش فرد به تعارض هیجانی و تنیدگی های درونی و بیرونی روزمره را تحت تأثیر قرار می دهند. علاوه بر این، مکانیزم های دفاعی با نظام هشیار و ناهشیار فرد، برای مقابله با موقعیت ها در ارتباط اند(بلایا، دورنلز، بلایا ، کیپر، هلت، ایزولان و همکاران، ۲۰۰۶ ).

افراد مختلف مکانیزم های متفاوتی را به کار می برند و همین تفاوت ها سبب شکل گیری سبکهای زندگی متفاوتی در بین انسان ها می شود(وان و اولسون، ۲۰۰۷ ). دفاع های روانشناختی نخستین، از قبیل فرافکنی، انکار، همه کار توانی، ناارزنده سازی، تجزیه و دونیمه سازی نشانگر گرایش ها و تمایلات دفاعی رشد نیافته ای است که با منابع و انگیزه های درونی ناهشیار گره خورده اند. در الگوی کرنبرگ، فرض بر این است که دفاع های نخستین، سطح مرضی شخصیت را مشخص ساخته و با دیگر دفاع های مورد استفاده در افراد بهنجار متفاوت هستند (میلون و همکاران ، ۲۰۰۴). 

اختلال های خلقی و اضطرابی، همپوشی زیادی با هم دارند (پولاک و اندروز، ۱۹۸۹؛ به نقل از بلایا، ۲۰۰۶ ). نتایج مطالعات یان و ژان(۲۰۰۲ )نشان دادند که بیماران با همبودی دو اختلال افسردگی و اضطراب، همچنین اضطراب و افسردگی جداگانه، هر کدام نیمرخ دفاعی منحصر به فردی را نشان می دهند.

در مدل کرنبرگ ساختار شخصیت با اختلال های شخصیت معنای مشابهی ندارد. هدف این مدل دستیابی به بینش بیشتر در مورد سازمان شخصیت و آن پویایی زیربنایی است که عملکرد بارز یک شخص را از دیدگاه روان تحلیلگری با تفسیر شیوه روابطش نمایان می کند (شاپ پرنکر، ۲۰۰۸ ).

همچنین در زمینه سازمان شخصیت، مطالعات اشترن و همکاران (۲۰۱۰ ) روی یک نمونه بالینی نشان داد که هویت پیشبینی کننده عاطفۀ مثبت و منفی، و دفاع های روان شناختی نخستین پیشبینی کننده پرخاشگری و صفات شخصیتی مرتبط با اختلالات شخصیت خوشه B هستند .

دفاع ها پاسخ های روانشناختی خودکار یک فرد به تنیدگی زاهای درونی یا بیرونی یا تعارضات هیجانی هستند. به استناد نتایج تحقیقات می توان گفت که سبک های دفاع رشد یافته موجب پذیرش کامل ماهیت و میزان تهدید می شوند و مستقیماً وارد عمل  شده تا اضطراب ناشی از تهدید را تا حد امکان تقلیل دهد.

در مقابل، در روشهای دفاع روان آزرده، فرد با روش تحریف مفرط معنا و اثر منابع تهدید، اضطراب را مدیریت می نماید. بنابراین استفاده از اینگونه دفاع ها معمولاً تا حدی مؤثر بوده، اما به پیامدهای منفی بیشتری منتهی شده و تأثیر کمتری در مقایسه با دفاع های رشد یافته در برطرف سازی اضطراب دارند. دفاع های رشد نایافته نیز با تحریف شدید وقوع و اهمیت حادثه، اضطراب را کاهش می دهند. البته پیامد این تحریف های مفرط از یک سو فقدان هشیاری آنهاست و از سوی دیگر سبک های دفاع رشد نایافته، اغلب به عمل نامناسب یا بی اثر منجر می شوند (برادی، مادریس اگلو و ناکش ، ۲۰۰۲ ).

در این راستا، بر اساس مدل نظری سازمان شخصیت کرنبرگ می توان گفت که سبک های دفاعی به صورت سلسله مراتبی لایه بندی شده اند. در یک انتهای طیف، سالم ترین، سازگارترین و منعطف ترین سبک های دفاعی قرار دارد و در انتهای دیگر طیف، آسیب زا ترین دفاع ها که به شدت غیر منعطف و ناسازگار بوده، قرار دارند (کالگور و همکاران، ۲۰۰۷). دفاع های روانشناختی نخستین از قبیل فرافکنی، انکار، تجزیه و دونیمه سازی نشانگر گرایش ها و تمایلات دفاعی رشد نایافته ای است که با منابع و انگیزه های درونی ناهشیار گره خورده اند (کالگور ۲۰۰۷ ).
بر اساس، مدل کرنبرگ می توان گفت آسیب پذیری کلی به معنای آسیب پذیری در کلیه ابعاد سازمان شخصیت است. در حالی که وجود شخصیت مرزی نیز معرف آسیب پذیری در دو بعد دفاع های روانشناختی نخستین و سردرگمی هویت می باشد. محققان اظهار می کنند که وجود آسیب پذیری و شدت آن با فراوانی کاربرد و سطح سازگاری دفاع ها مرتبط است (آفر، ۲۰۰۰ ).

نتایج برخی از تحقیقات نشان داده است که سبک دفاعی مورد استفاده در سطح نوروتیک سازمان شخصیت، شکل سرکوبی داشته و دیگر دفـاع هـای روان شـناختی بـا مبنای جداسازی، بیشتر در سطح سایکوتیک و مرزی سازمان شخصیت دیده مـی شوند(ارلینگز ، بانتکو و همکاران، ۲۰۱۰).

ایـن یافتـه بـه ایـن معناسـت کـه افـراد بـا ابعـاد شخصیتی مختلف در رویارویی با موقعیت های تنیدگی زا، رویداد را به گونه ای خـاص ارزیابی یا پردازش می کنند. سازمان شخصیت در سطوح نوروتیک، مرزی و سایکوتیک شرایط و عـواملی فراهم می کنند که فرد برای مقابله با منـابع تنیـدگی و اضـطراب از سـبک هـای خـاص مکانیزم دفاعی استفاده می نماید. در واقع، افراد با سازمان شخصیت مرزی و سـایکوتیک بیشتر از مکانیزم های دفاعی رشد نایافته برای مهار مشکلات خود استفاده می کنند.

۰ ۰ رای ها
رأی دهی به مقاله
* درود بر شما که با حمایت خود و دعوت دیگران به مطالعه این مطلب و دیگر مطالبم، به من انگیزه می دهید. لطفا در کامنت ها و مباحثات شرکت کنید و پرسشگر باشید. جهت مشاوره تلفنی یا حضوری با شماره ۰۹۳۵۵۷۵۸۳۵۸ در تلگرام یا ایمو هماهنگ نمایید. همچنین می توانید با شماره ۰۹۱۲۰۷۲۸۷۱۲ تماس بگیرید. *

2 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Bano Momina Alami
۱۳۹۶/۰۲/۱۱ ۱۴:۰۳

زیبا بود

خیرالنسا خیابانی
۱۳۹۹/۰۹/۲۸ ۱۰:۰۵

ممنون خوب بود ولی اگر سبک ها رو توضیح میدادید بهتر بود