دانشنامه روانشناسی مردمی
علیرضا نوربخش (مشاور بالینی)

فرایند درمان راجرزی

نكته مهم در درمان مراجع محوری، احساسات است.

در درمان مراجع محور بر تشخیص یا سنجش تاکید نمی‌شود. اکثر پیروان راجرز معتقدند سنجش رسمی نه تنها غیرضروری بلکه مخرب است.

راجرز

در روان درمانی مراجع محور، درمانگر و مراجع در محیطی مملو از صفا و صمیمیت، آگاهانه و صادقانه با یکدیگر تعامل کلامی، غیر کلامی، عاطفی و عقلانی دارند. برای آنکه روان درمانی موثر باشد، رابطه پذیرا و عاطفی بین درمانگر و مراجع ضرورت دارد و از دانش و مهارت عملی درمانگر بسیار مهم تر است. آنچه که تغییر مراجع را امکان پذیر و تسریع می کند حسن نیت و خلوص درمانگر و درک توأم با هم فهمی در جریان روان درمانی است.

در این نوع درمان معمولا از تفسیر استفاده نمی‌شود. تفسیر در این رویکرد درمانی یعنی اظهار این نکته که چرا مراجعان چنین رفتارهایی داشته‌اند. تفسیر به این معناست که درمانگر مسئولیت پیشرفت درمان را بر عهده دارد و منتظر نمی‌ماند مراجعان، خودشان دلایل و علل را بیابند. درمانگر باور دارد که مراجع می‌تواند راه حل قابل قبولی برای مشکلات زندگی‌اش بیابد. به طور کلی مسئولیت پیشرفت درمان بر دوش مراجع است تا درمانگر.

جلسات درمان مراجع محور معمولا هفته‌ای یکبار برگزار می‌شوند. علاقه‌ای به افزایش جلسات، برگزاری جلسات اضافی و تماس‌های تلفنی نشان داده نمی‌شود، چون وابستگی می‌آورد و وابستگی، احساس کمال را خفه می‌کند.

روان درمانی مراجع محور سه نوع هدف دارد:

کارل راجرز۱- اهداف آنی: موجب تحریک و برانگیختگی مراجع در جلسات روان درمانی و تداوم آن می شود و به اهداف میانی و سپس نهایی می انجامد. ایجاد رابطه پذیرا، اعتقاد به روان درمانی و اعتماد به درمانگر از جمله اهداف آنی محسوب می شود.

۲- اهداف میانی: فرد را در نیل به اهداف نهایی یاری می دهد. بعنوان مثال، کاهش اضطراب و نگرانی و خصومت را می توان از جمله اهداف میانی به حساب آورد.

۳- اهداف نهایی: عواقب دراز مدت روان درمانی را شامل می شود و بر کل شخصیت فرد تاثیر می گذارد. به عنوان نمونه، نظر مراجع بر اینکه دوست دارد در آینده چه نوع فردی باشد و چگونه زندگیش را ادامه دهد، در زمره اهداف نهایی قرار می گیرد. ایجاد تعادل روانی و شناخت توانایی ها به منظور تشخیص و قبول واقعیت (یعنی همان چیزی که خود، ادراک و تجربه می کند) از اهداف نهایی روان درمانی مراجع محوری بشمار می آید.

هدف اصلی روان درمانی مراجع ــ محوری، کمک به فرد برای کاهش اضطراب و افزایش خودآگاهی و خودشناسی و نهایتا نیل به خود شکوفائی است که چنین ویژگی هایی را به همراه دارد :

  1. احساس آرامش در زندگی
  2. قبول خود و دیگران
  3. وجود انگیزه درونی برای تلاش و فعالیت سازنده
  4. ستایش و تمجید زیبایی ها و اقدام به کارهای مفید
  5. برقراری روابط عاطفی با دیگران
  6. داشتن اهداف سازنده در زندگی
  7. قبول مسئولیت نسبت به رفتار خویش

برای تغییر ادراکات و رفتار مراجع در جهت مطلوب و مقبول، در جریان روان درمانی مراجع محوری باید موارد زیر رعایت شود:

۱- باید بین مراجع و درمانگر رابطه عمیقی برقرار شود. مراجع با نوعی ناراحتی روانی نظیر اضطراب و نگرانی مواجه است و درمانگر در جریان روان درمانی، تعادل روانی دارد و هماهنگ با احساس خویش رفتار می کند و هیچگونه تظاهر و وانمود سازی در اعمالش وجود ندارد.

۲- درمانگر برای مراجع احترام خاصی قائل است و هیچگونه شرطی را برای پذیرش او مطرح نمی سازد.

۳- درمانگر، مراجع و مشکل او را درک می کند و به هم فهمی او می پردازد و می کوشد تا مشکلات را حتی الامکان از دریچه چشم مراجع بنگرد و خود را به جای مراجع قرار دهد.

مراحل روان درمانی مراجع محوری:

۱- در مرحله ۱، که مراجع و درمانگر بطور سطحی درباره مسائل متعدد زندگی روزمره به گفتگو می پردازند، مراجع مسائل و مشکلات خود را مطرح نمی سازد. از آنجا که رابطه صمیمی بین مراجع و درمانگر هنوز به وجود نیامده است، بحث بیشتر جنبه عقلی دارد. درمانگر از طریق گوش دادن فعال به مراجع و استفاده از کلماتی نظیر بلی، می فهمم و… او را به سخن گویی بیشتر تشویق می کند. این مرحله شامل موارد زیر است :

  1. بی‌میلی نسبت به افشا کردن خود
  2. نشناختن احساسات خود
  3. داشتن سازه‌های خشک و انعطاف‌ناپذیر
  4. خطرناک تلقی کردن روابط صمیمی و نزدیک

۲- در مرحله ۲، پس از ایجاد رابطه دوستانه نسبی بین مراجع و درمانگر، مراجع درباره احساسات خود، کم و بیش گفتگو می کند اما مسئولیت رفتار و احساسات خویش را نمی پذیرد و عوامل بیرونی و دیگران را موجد پریشانی و نابسامانی خود می داند. در گفتار و عقاید مراجع می توان مطالب ضد و نقیض دید و موضوعاتی ممکن است مطرح گردد که به مراجع و مشکل او ارتباط چندانی نداشته باشد. مراجع بحث را حتی الامکان عقلی می کند و از جنبه های عاطفی بحث طفره می رود. در این مرحله نیز از طریق بازگو کردن و دوباره گویی کلمات، مراجع باید به سخن گویی بیشتر تشویق شود.

۳- در مرحله ۳، پس از ایجاد رابطه عمیق تری بین مراجع و درمانگر، بحث درباره احساسات و عواطف آغاز می گردد و گفتگو کم کم جنبه عاطفی به خود می گیرد و از جنبه عقلی آن بتدریج کاسته می شود. هنوز هم مراجع مشکل را گاه گاهی به عوامل بیرونی مربوط می داند و خود را مسئول آن ها نمی شناسد. درمانگر در این مرحله نیز باید به مراجع گوش فرا دهد و با تحکیم و تقویت رابطه، مراجع را به ادامه بحث تشویق کند. این مرحله شامل موارد زیر است:

  1. نامقبول توصیف کردن احساسات گذشته
  2. جریان آزادتر بیان خود
  3. زیر سوال بردن اعتبار سازه‌های خود
  4. شناسایی ابتدایی این نکته که مشکلات می توانند درونی باشند نه بیرونی

۴- در مرحله ۴، پس از برقراری رابطه صمیمانه تر و عمیق تر بین مراجع و درمانگر، مراجع برخی از مشکلات خود را صادقانه با درمانگر مطرح می سازد و احساس واقعی خود را در ارتباط با مشکلات بروز می دهد و مسئولیت اعمال و رفتارش را می پذیرد. در این مرحله نیز موضوع پذیرش و انعکاس احساسات، مراجع را در خودشناسی و قبول مسئولیت یاری بیشتری می دهد. این مرحله شامل موارد زیر است :

  1. توصیف آزادانه احساسات شخصی خود
  2. شل شدن سازه‌های شخصی
  3. ابراز مسوولیت‌پذیری در قبال خود
  4. جرأت برقراری رابطه احساسی با دیگران

۵- در مرحله ۵، مراجع با صداقت فراوان تری درباره احساسات و رفتار خود با درمانگر صحبت می کند و مسئولیت کامل آنها را می پذیرد. مراجع برخی از افکار و عقاید خود را مورد سوال قرار می دهد و می پذیرد که خود برای تغییر آنها اقدام کند. این مرحله شامل موارد زیر است :

  1. ابراز آزادانه احساسات و پذیرفتن آنها
  2. وقوف کامل بر احساسات انکار شده و ترسناک گذشته
  3. پی بردن به تعارض عقل و احساس
  4. تمایل به پذیرفتن خود 

۶- در مرحله ۶، بر اثر درک توأم با همفهمی، احترام بی قید و شرط و خلوصی که بر جلسه روان درمانی حاکم است، مراجع به تلاش و فعالیت تشویق می شود و گام های مثبتی در جهت تغییر عوامل نامطلوب بر می دارد و بتدریج با تغییر نگرش های خویش، مشکل را پشت سر می نهد و زندگی شادی را تجربه می کند. این مرحله شامل موارد زیر است :

  1. تمایل به پذیرفتن خطر رابطه برقرار کردن با دیگران
  2. اعتماد به پذیرش دیگران
  3. تجربه کردن راحت خود
  4. تجربه کردن احساسات جدید
  5. کم شدن ناهم‌خوانی ها

روان درمانی مراجع محوری به صورت انفرادی و گروهی، در مکانی آرام و ساکت اجرا می شود. درمانگر به استفاده از آزمون های روانی اعتقاد چندانی ندارد و حتی الامکان از کاربرد آنها خودداری می کند. به نظر راجرز، هر نوع مشکلی از طریق روان درمانی مراجع محوری درمان پذیر است (به طوری که وی در سال ۱۹۵۷ بیماران اسکیزوفرن را با توفیق درمان کرد).

ابتکار عمل و اداره جلسه با مراجع است و درمانگر از قضاوت و تحمیل ارزش هایش به مراجع امتناع می ورزد. مراجع به شناسایی و تشخیص تجارب درونی خویش موفق می شود و آنها را در جهت سازگاری تغییر می دهد. در جریان درمان از فنون انعکاس، تصریح، گوش دادن فعال، تکرار گفتار مراجع و تشویق مراجع به سخن گویی بیشتر استفاده می شود.

انتقادها از نظریه روان درمانی مراجع محور:

انتقاد ۱ : راجرز متهم است که با پذیرش ارزش صوری گفته های مراجعانش از پدیدار شناسی ضعیفی استفاده کرده است. شواهد روان شناختی بسیاری نشانگر این است که درک و بیان کامل احساسات یا افکار واقعی افراد، بی نهایت مشکل است. با اینکه راجرز برای آگاهی از تجارب درونی مراجعان خود به گفته های آنان با دقت گوش فرا می داد، با این وجود ممکن است اصلی ترین شاخص های رفتار آنها را کشف نکرده باشد.

انتقاد ۲ : انتقاد دیگری که راجرز به آن متهم است مربوط به دیدگاه او در مورد سرشت بنیادی انسان است. اگر انسان ها ذاتا خوب هستند، چرا همه چیز را این طور به هم ریخته اند؟ شاید نظریه راجرز بیش از حد به جنبه مثبت انسان ها بها می دهد.

انتقاد ۳ : روانکاوان معتقدند که راجرز بسیار کم به فرآیندهای ناهوشیار توجه کرده است. البته او به تجاربی که به صورت ناقص نمادین شده است(یعنی به تجاربی که شخص کاملا به آنها وقوف ندارد) اشاره می کند، ولی بر این اعتقاد است که در صورت وجود توجه مثبت غیر مشروط، همدلی و خلوص، شخص می تواند نسبت به همه این تجارب آگاهی پیدا کند. روانکاوان این موضوع را رد می کنند و معتقدند برای درک و فهم ناهوشیار، تحلیل، تفسیر و بررسی کامل پدیده انتقال ضروری است. علاوه بر این روانکاوان بر این باورند که بخش های معینی از شخصیت انسان همیشه در حیطه ناخودآگاه باقی می ماند.

انتقاد ۴ : رفتار گرایان افراطی تئوری راجرز را مبتنی بر مشاهداتی می دانند که در موقعیت های کنترل نشده ای صورت گرفته است. به عبارت دیگر به عقیده آنان، اکثر مواردی را که راجرز به توجه و پذیرش مثبت غیر مشروط نسبت می دهد، عملا چیزی جز پیوستگی های تقویتی مشخص نیست.

انتقاد ۵ : برخی از مفاهیم و اصطلاحات راجرز بسیار گسترده و مبهم است. برای مثال، تجربه ارگانیسمی به قدری کلی است که تقریبا مانع درک و فهم درست می شود.

با همه انتقادات انجام شده از نظریه مراجع محوری راجرز، هنوز هم راجرز یکی از با نفوذ ترین روان درمانگران تاریخ مشاوره و روان درمانی است. نظر خواهی از بسیاری روان شناسان بالینی و مشاوران نشان داد که راجرز در جمع با نفوذ ترین روان درمانگران در مرتبه اول قرار دارد. آلبرت الیس دوم و فروید سوم بود(اسمیت، ۱۹۸۲).

منابع:

  1. تاد جودیت: اصول روان شناسی بالینی و مشاوره. ترجمه مهرداد فیروز بخت. انتشارات رسا
  2. راجرز، کارل: مشاوره و روان درمانی مراجع محوری. ترجمه سید عبدالله احمدی قلعه.۱۳۸۲. انتشارات فراروان
  3. راجرز، کارل: هنر انسان شدن. ترجمه مهین میلانی. انتشارات فاخته
  4. شارف، ریچارد: نظریه های روان درمانی و مشاوره. ترجمه مهرداد فیروز بخت. انتشارات رسا
  5. شفیع آبادی، عبدالله و غلامرضا ناصری: نظریه های مشاوره و روان درمانی. تهران. مرکز نشر دانشگاهی

 

۳.۸ ۱۲ رای ها
رأی دهی به مقاله

همه ما در مراحل و زمان هایی از زندگی، نیاز به گفت و گو و مشاوره داریم. جهت دریافت وقت مشاوره آنلاین یا حضوری با شماره ۰۹۳۵۵۷۵۸۳۵۸ تماس بگیرید.

6 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها